گر دیو و پری از جلال الدین محمد مولوی غزل 630

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

گر دیو و پری حارس باتیغ و سپر باشد

1 گر دیو و پری حارس باتیغ و سپر باشد چون حکم خدا آید آن زیر و زبر باشد

2 بر هر چه امیدستت کی گیرد او دستت بر شکل عصا آید وان مار دوسر باشد

3 وان غصه که می‌گویی آن چاره نکردم دی هر چاره که پنداری آن نیز غرر باشد

4 خودکرده شمر آن را چه خیزد از آن سودا اندر پی صد چون آن صد دام دگر باشد

5 آن چاره همی‌کردم آن مات نمی‌آمد آن چاره لنگت را آخر چه اثر باشد

6 از مات تو قوتی کن یاقوت شو او را تو تا او تو شوی تو او این حصن و مفر باشد

عکس نوشته
کامنت
comment