1 گر ماه شب افروزان روپوش روا دارد گیرم که بپوشد رو بو را چه دوا دارد
2 گر نیز بپوشد رو ور نیز ببرد بو از خنبش روحانی صد گونه گوا دارد
3 آن مه چو گریزانه آید سپس خانه لیکن دل دیوانه صد گونه دغا دارد
4 غم گر چه بود دشمن گوید سر او با من با مرغ دلم گوید کو دام کجا دارد
دیدگاهها **