-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باغبان گو برو باد مپیما کز گل بدم سرد سحر باز نیاید بلبل
2 جبدا بادهٔ گلرنگ به هنگام صبوح از کف سرو قدی گلرخ مشکین کاکل
3 در بهاران که رساند خبر کبک دری بجز از باد بهاری به در خرگهٔ گل
4 بنگر از نالهٔ شبگیر من و نغمهٔ مرغ دشت پر زمزمه و طرف چمن پرغلغل
5 گر صبا سلسله برآب نهد فصل ربیع از چه برگردن قمری بود از غالیه غل
6 باد نوروز چو برخاست نیارند نشست بلبلان بی گل و مستان صبوحی بی مل
7 مطرب آن لحظه که آهنگ فروداشت کند زندش بلبله گلبانگ که قل قل قل قل
8 ای ز بادام تو در عین حجالت نرگس وی ز گیسوی تو در حلقهٔ سودا سنبل
9 آن سر زلف قمرسای شب آسا را بین همچو زاغی که زند در مه تابان چنگل
10 هر چه خوبان جهانرا به دلارائی برد جزو بود آن همه و حسن جهانگیر توکل
11 دست گیرید که خواجو که دلش رفت برود بارش افتاده و گشتست اسیر سر پل