خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

خیالی بخارایی
خیالی بخارایی

ز بس که عشق تو شوری به شهر از خیالی بخارایی غزل 63

غزل 63 ام از 399 غزلیات

ز بس که عشق تو شوری به شهر و کو انداخت

1 ز بس که عشق تو شوری به شهر و کو انداخت کمند زلف تو از شرم سر فرو انداخت

2 چو عشق خواست که در شهر فتنه انگیزد مرا به کشور خوبانِ فتنه جو انداخت

3 کسی به کوشش ازین ره صلاح کار نیافت جز آنکه مصلحتِ کار خود به او انداخت

4 همین گشاد بس از دست دوش ساقی را که کرد حلقه و در گردن سبو انداخت

5 از آن فکند خیالی سرشک را ز نظر که یک به یک همه رازِ دلش به رو انداخت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ز بس که عشق تو شوری به شهر و کو انداخت

شاعر شعر ز بس که عشق تو شوری به شهر و کو انداخت چه کسی است ؟

شاعر شعر ز بس که عشق تو شوری به شهر و کو انداخت خیالی بخارایی می باشد.

شعر ز بس که عشق تو شوری به شهر و کو انداخت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر ز بس که عشق تو شوری به شهر و کو انداخت چیست ؟

قالب شعر ز بس که عشق تو شوری به شهر و کو انداخت غزل است

مضمون اصلی شعر ز بس که عشق تو شوری به شهر و کو انداخت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر