ز لطف دوست کی آید دریدن پرده از واعظ قزوینی غزل 14

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

ز لطف دوست کی آید دریدن پرده ما را؟

1 ز لطف دوست کی آید دریدن پرده ما را؟ اگر خجلت بروی ما نیارد کرده ما را؟

2 نباشد جز فرو رفتن ز خجلت بر زمین فردا اگر سرکوب ما خواهند کرد آورده ما را

3 همین نعمت ز نعمتهای الوان بس که همچون گل برخ چینی نباشد سفره گسترده ما را

4 مصور گر کشد تمثال ما ز آلوده دامانی عجب نبود ورق از خود فشاند کرده ما را

5 ز بیقدری بجز گرد یتیمی کس نمی گیرد گهرهای به خوناب جگر پرورده ما را

6 نشان آن دهن را هم از آن شیرین سخن پرسم کند پیدا جواب او مگر گم کرده ما را

7 بروی عیب مردان پرده یی چون آبرو نبود میفگن بهر دنیا واعظ از رخ پرده ما را

عکس نوشته
کامنت
comment