-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز شرح اشتیاق دوست، تا حرفی بیان کردم سراپا خویشتن را چون قلم صرف زبان کردم
2 چنان کاول شناساند الف، استاد کودک را من اول ناوک او را، به دل خاطر نشان کردم
3 شدم در مکتب دل تا گلستان خوان حسن او چو قمری سطر سرو قامت او را روان کردم
4 گذار عمر پیرم کرد و، من هم از خرام او به فکر سرو خود افتادم و، خود را جوان کردم
5 اگر در عاشقی بلبل نمود افغان بسی واعظ میان عاشقان، در خامشی، من هم فغان کردم