ز جام عشق تو عقلم خراب از خواجوی کرمانی غزل 256

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

ز جام عشق تو عقلم خراب می‌گردد

1 ز جام عشق تو عقلم خراب می‌گردد ز تاب مهر تو جانم کباب می‌گردد

2 مرا دلیست که دائم بیاد لعل لبت بگرد ساقی و جام شراب می‌گردد

3 هلاک خود بدعا خواستم ولی چکنم که دیر دعوت من مستجاب می‌گردد

4 دلست کاین همه خونم ز دیده می‌بارد پرست کافت جان عقاب می‌گردد

5 تو خود چه آب و گلی کاب زندگی هردم ز شرم چشمهٔ نوش تو آب می‌گردد

6 چو برتو می‌فکنم دیده اشگ گلگونم ز عکس گلشن رویت گلاب می‌گردد

7 بجام باده چه حاجت که پیر گوشه نشین بیاد چشم تو مست و خراب می‌گردد

8 عجب نباشد اگر شد سیاه و سودائی چنین که زلف تو بر آفتاب می‌گردد

9 چو بر درت گذرم گوئیم که خواجو باز بگرد خانهٔ ما از چه باب می‌گردد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر