- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از بلای عشق تو تنها دل ما ریش نیست کیست در عهد تو کاو را این بلا در پیش نیست
2 بیش از این ای گل در آزار دل بلبل مکوش چون بقای حسن رویت چند روزی بیش نیست
3 از لبت بی سهمِ تیرِ غمزه ات بوسی هوس هست، امّا هیچ نوشی بی جفای نیش نیست
4 با وجود افسر فقر و محبّت هرکه او سر فرود آرد به تاج سلطنت درویش نیست
5 گر مقام قرب می خواهی منال از عقل و هوش قطع این بیدا چو کارِ عقل دوراندیش نیست
6 چون خیالی عاقبت بیگانه خواهد شد ز خویش هرکه را در عشقبازی فکر کار خویش نیست