ای از شب قمرسا بر مه نقاب از خواجوی کرمانی غزل 800

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

ای از شب قمرسا بر مه نقاب بسته

1 ای از شب قمرسا بر مه نقاب بسته پیوسته طاق خضرا برآفتاب بسته

2 از قیر طیلسانی بر مشتری کشیده بر مهر سایبانی از مشک ناب بسته

3 جعد تو هندوانرا بر دل کمین گشوده چشم تو جادوانرا بر دیده خواب بسته

4 اشک محیط سیلم خون از فرات رانده و آه سهیل سوزم ره بر شهاب بسته

5 از روی لاله رنگم بازار گل شکسته وز لعل باده رنگت کار شراب بسته

6 زلفت بدلگشائی از دل گره گشوده خطت بنقشبندی نقشی برآب بسته

7 آن سرکشان هندو وان هندوان جادو راه خطا گشاده چشم صواب بسته

8 ساغر ز شوق لعلت جانش بلب رسیده وز شرم آبرویت آتش نقاب بسته

9 خواجو بپرده سوزی نای رباب خسته مطرب به پرده سازی زخم رباب بسته

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر