از بهر قتل عاشق دلخسته از اهلی شیرازی غزل 824

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

از بهر قتل عاشق دلخسته چشم یار

1 از بهر قتل عاشق دلخسته چشم یار تیغی کشیده از مژه همچون زبان مار

2 پاس دل است مایه هر دولتی که هست هان ای پسر گر اهل دلی دل نگاهدار

3 ساقی بجرعه یی بنشان گرد هستی ام تا از میان ما و تو برخیزد این غبار

4 دست بتی بگیر و بگو عالم آب بر جامی شراب درکش و گو سیل غم ببار

5 اهلی چه گوشه گیر شوی هیچکاره یی با مردم زمانه بسر بردن است کار

6 از روز هجر شکوه چو اهلی نمی کنم شکر خدا که شمع شب افروزیم دگر

عکس نوشته
کامنت
comment