-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از دل به دل برادر گویند روزنیست روزن مگیر گیر که سوراخ سوزنیست
2 هر کس که غافل آمد از این روزن ضمیر گر فاضل زمانه بود گول و کودنیست
3 زان روزنه نظر کن در خانه جلیس بنگر که ظلمت است در او یا که روشنیست
4 گر روشن است و بر تو زند برق روشنش میدان که کان لعل و عقیق است و معدنیست
5 پهلوی او نشین که امیر است و پهلوان گل در رهش بکار که سروی و سوسنی است
6 در گردنش درآر دو دست و کنار گیر برخور از آن کنار که مرفوع گردنیست
7 رو رخت سوی او کش و پهلوش خانه گیر کان جا فرشتگان را آرام و مسکنیست
8 خواهم که شرح گویم میلرزد این دلم زیرا غریب و نادر و بیما و بیمنیست
9 آن جا که او نباشد این جان و این بدن از همدگر رمیده چو آبی و روغنیست
10 خواهی بلرز و خواه ملرز اینت گفتنیست گر بر لب و دهانم خود بند آهنیست
11 آهن شکافتن بر داوود عشق چیست خامش که شاه عشق عجایب تهمتنیست