از حرص گشته کام جهان پیش از واعظ قزوینی غزل 371

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

از حرص گشته کام جهان پیش ما لذیذ

1 از حرص گشته کام جهان پیش ما لذیذ سازد طعام بی مزه را اشتها لذیذ

2 چین بر جبین اهل کرم ناید از طلب زهر طمع بود بمذاق سخا لذیذ

3 بی شور عشق، کی بری از فقر لذتی؟ ز آن رو که بی نمک نشود شوربا لذیذ

4 راضی شدن بداده حق، نانخورش بس است نان تهیست بر سر خوان رضا لذیذ

5 از بس نباشدش نمک بی تکلفی ما را نمیشود بمذاق آشنا لذیذ

6 یکبار هم بچش مزه نعمت رضا تا چند گویی ای هوس ژاژخا لذیذ؟!

7 راضی بداده شو، مزه عمر را ببین هرچند نیست پیش تو غیر از غذا لذیذ

8 ما قوت جان خوریم و، تو واعظ غذای تن ما را طعام بی مزه سازد، ترا لذیذ!

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر