از لعل آتشین تو دل کان از امیرخسرو دهلوی غزل 308

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

از لعل آتشین تو دل کان آتش است

1 از لعل آتشین تو دل کان آتش است زان لعل سوخته ست دل و جان آتش است

2 بشکن بتان آزر ازان رو خلیل وار کان روی تو نه روی گلستان آتش است

3 سرگشته عاشق از تو، بگو، گوی چون برد دل اسپ روم و روی تو میدان آتش است

4 دی تیر می گشادی و می سوختی مرا بر تیر نی ز غمزه و پیکان آتش است

5 این تن که سوز عشق برآورد داد از او کشتی چوب بر سر طوفان آتش است

6 خسرو، تنی چو کاه و فراقی درونه سوز درویش خانه از خس و باران آتش است

عکس نوشته
کامنت
comment