-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از ناز اگر نیایی، خود در خیال مردم رحمت چرا نیاید، باری بحال مردم؟!
2 از وحشتی که داری، حرف رخت نیاید در مصحف نکویی، هرگز بفال مردم
3 بر کس نمیوزد تند هرگز نسیم لطفت از دل چگونه خیزد گرد ملال مردم
4 چشمی ز صبح وصلت، هرگز نکرد روشن هر چند سوخت خود را، شمع خیال مردم
5 خشم تو ای جفا جو، از لطف خلق خوشتر هجر تو ای پری رو، به از وصال مردم
6 خواری بر خلایق، عزت بود بر دوست صدر بهشت باشد، صف نعال مردم
7 واعظ ز منت خلق، ترسیده بسکه چشمم خواهم که رو نشویم با اشک آل مردم