بر من کند از بس غم عشق تو از واعظ قزوینی غزل 611

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

بر من کند از بس غم عشق تو گرانی

1 بر من کند از بس غم عشق تو گرانی بیرون فتد از خاطرم اسرار نهانی

2 ایام چنان برده تواناییم از دست کز ضعف فتاده است سرشکم ز روانی

3 چون تیر از این خانه مهیای سفر باش آورد ز پیری چو قدت رو بکمانی

4 صد حیف که ما پیر جهاندیده نبودیم روزی که رسیدیم بایام جوانی

5 احوال ترا دوست چو به از همه داند واعظ تو هم احوال خود آن به که ندانی!

عکس نوشته
کامنت
comment