- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 فلولاه و لولانا لما کان الذی کانا اگر نه ما و او بودی نبودی این و آن جانا
2 و اما عینه فاعلم اذا ما قلت انسانا یکی عین است و دو نامش یکی موج و یکی دریا
3 فانا عبده حقا و ان الله مولانا حقیقت بندهٔ اوئیم و سلطان است او ما را
4 فلا تحجب بانسان فقد اعطاک برهانا برون آ از حجاب خود نگر برهان ما پیدا
5 فاعطیناه ما یبدی به فینا و اعطانا عطا کردیم سر او و شداین مشکلَت حلا
6 قضا رالامر مقسوما بایاه و ایانا به هم پیوسته می باید که تا پیدا شود آنها
7 فاحیاه الذی یدری بقلبی حین احیانا چه خوش حبی که می بخشد حیات او حیات ما
8 و کنافیه اکوانا و اعیانا و ازمانا همه بودیم در ذاتش که پیدا گشته ایم اینجا
9 و لیس دائم فینا و لیکن ذاک احیانا نباشد حال ما دایم بود حق دایما با ما
10 به نور مهر و مه بنگر که هر دو نعمت اللهند ز هر روز و ز شب روشن ببین در دیدهٔ بینا