آب آتش میبرد خورشید شب‌پوش از خواجوی کرمانی غزل 32

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

آب آتش میبرد خورشید شب‌پوش شما

1 آب آتش میبرد خورشید شب‌پوش شما میرود آب حیات از چشمهٔ نوش شما

2 شام را تا سایبان روز روشن دیده‌ام تیره شد شام من از صبح سحرپوش شما

3 در شب تاریک خورشیدم در آغوش آمدی همچو زلف ار بودمی یک شب در آغوش شما

4 از چه رو هندوی مه پوش شما در تاب شد گر به مستی دوشم آمد دوش بر دوش شما

5 ای ز روبه بازی آهوی شما در عین خواب شیر گیران گشته مست از خواب خرگوش شما

6 مردم چشم عقیق افشان لؤلؤ بار من گشته در پاش از لب در پوش خاموش شما

7 حلقهٔ گوش شما را تا بود مه مشتری مشتری باشد غلام حلقه در گوش شما

8 عیب نبود چون بخوان وصل نبود دسترس گر به درویشی رسد بوئی ز سر جوش شما

9 آب حیوانست یا گفتار خواجو یا شکر ماه تابانست یا گل یا بناگوش شما

عکس نوشته
کامنت
comment