1 احزاب فتاده اند در خط جنون هر لحظه به رنگی شده چون بوقلمون
2 با اینکه ندانند برون را ز درون کل حزب بما لدیهم فرحون
1 فضا و ساحت عدلیه یارب از چپ و راست تهی ز مردم دیندار و دین پرست چراست
2 بنای کژ نشود راست گفته اند ولیک بدست کژ منشان این بنای کژ شده راست
1 بامدادان خیل مرغان در چمن با عندلیب نغمه خوان گشتند با لحنی خوش و صوتی عجیب
2 شور و فریاد و فغان در صحن باغ انداختند از صغیر و از نفیر و از هدیر و از نعیب
1 باز بگشود صبا دست ستم زد سر زلف ریاحین برهم
2 ابر زد در صف بستان خیمه سرو افراشته بگردون پرچم