-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صد هزاران مرد ترسا سوی او اندکاندک جمع شد در کوی او
2 او بیان میکرد با ایشان براز سر انگلیون و زنار و نماز
3 او به ظاهر واعظ احکام بود لیک در باطن صفیر و دام بود
4 بهر این بعضی صحابه از رسول ملتمس بودند مکر نفس غول
5 کو چه آمیزد ز اغراض نهان در عبادتها و در اخلاص جان
6 فضل طاعت را نجستندی ازو عیب ظاهر را بجستندی که کو
7 مو به مو و ذره ذره مکر نفس میشناسیدند چون گل از کرفس
8 موشکافان صحابه هم در آن وعظ ایشان خیره گشتندی بجان