1 الوداع ای دلبر نامهربان بدرود باش الرحیل ای لعبت شیرین زبان بدرود باش
2 جان بتلخی میدهیم ای جان شیرین دست گیر دل بسختی مینهیم ای دلستان بدرود باش
3 میرویم از خاک کویت همچو باد صبحدم ای بخوبی گلبن بستان جان بدرود باش
4 ناقه بیرون رفت و اکنون کوس رحلت میزنند خیمه بر صحرا زد اینک ساربان بدرود باش
5 ایکه از هجر تو در دریای خون افتادهام از سرشک دیدهٔ گوهر فشان بدرود باش
6 گر ز ما بر خاطرت زین پیش گردی مینشست میرویم از پیشت اینک در زمان بدرود باش
7 همچو خواجو در رهت جان و جهان در باختیم وز جهان رفتیم ای جان جهان بدرود باش
دیدگاهها **