- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 فلک بدور تو طفلی که در وجود آورد کجا به مسجد و محراب سر فرود آورد
2 کسی که قبله گهش آن دو طاق ابرو شد نهاد سر بزمین و ترا سجود آورد
3 دلم که کرد ز سودای عقل جمله زیان زیان او همه از عشق رو بسود آورد
4 تو شاه حسنی و مهمان عاشق درویش مرنج از آنکه می و نقل دیر و زود آورد
5 کباب کن دل و خونش تو می برغبت خور که ناتوان تو در خانه آنچه بود آورد
6 فغان که مطرب مجلس ز نشتر مضراب خراش در رگ و جان از خروش عود آورد
7 مرا چو صورت آیینه روی او اهلی هزار بار عدم کرد و در وجود آورد