ای ز ملاحت آتشی بر جگر از اهلی شیرازی غزل 1266

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده

1 ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده خون شده از ملاحتت صد جگر نمکزده

2 مردمک دو چشم من نیست قدمگه سگت وای که کعبتین من جای دو شش دو یک زده

3 از عدم آمدست جان در طلب دهان تو لب بگشا که بهر تو اینهمه راه تک زده

4 تا تو ملول از منی بر سر حرف هستی ام هر سر مو که بنگری تیغ برای حک زده

5 نقد دلم شناختی زان نگهم نمیکنی کی زر قلب من کسی به ز تو بر محک زده

6 جور فلک بسوخت دل آه که کارگر نشد تیر بلا که آه من اینهمه بر فلک زده

7 اهلی از آنپری سبق کس نبرد به نیکویی زهره چه زهره اش بود گرچه ره ملک زده

عکس نوشته
کامنت
comment