ببستی چشم از جلال الدین محمد مولوی غزل 337

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

ببستی چشم یعنی وقت خواب است

1 ببستی چشم یعنی وقت خواب است نه خوابت آن حریفان را جواب است

2 تو می‌دانی که ما چندان نپاییم ولیکن چشم مستت را شتاب است

3 جفا می‌کن جفاات جمله لطف است خطا می‌کن خطای تو صواب است

4 تو چشم آتشین در خواب می‌کن که ما را چشم و دل باری کباب است

5 بسی سرها ربوده چشم ساقی به شمشیری که آن یک قطره آب است

6 یکی گوید که این از عشق ساقیست یکی گوید که این فعل شراب است

7 می و ساقی چه باشد نیست جز حق خدا داند که این عشق از چه باب است

عکس نوشته
کامنت
comment