هر زمان لاف وفایی می از عطار نیشابوری غزل 818

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

هر زمان لاف وفایی می زنی

1 هر زمان لاف وفایی می زنی آتشی در مبتلایی می زنی

2 چون که جانی داری اندر مردگی لاف نیکویی ز جایی می زنی

3 بوالعجب مرغی که کس آگاه نیست تا تو پر بر چه هوایی می زنی

4 ماهرویی و ازین رو ای پسر مهر و مه را پشت پایی می زنی

5 گفته‌ای کار تو را رایی زنم من بمردم تا تو رایی می زنی

6 می‌زنم بر آتش عشق آب چشم تا چرا راه چو مایی می زنی

7 بس‌که کردم آشنا در خون دل تا همه بر آشنایی می زنی

8 زخمه بر ابریشم عطار زن گر به صد زاری نوایی می زنی

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر