- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر دُر اشکی که آمد چشم گریان را به دست بر سرِ بازار سودای تو بر وجهی نشست
2 شیوهٔ رفتار اگر این است ای سرو بهشت شاخ طوبی را بسی بر طرف جو خواهی شکست
3 سرو اگر لافد به بالای تو آب او مبر سهل باشد زور کردن بر حریف زیر دست
4 میل دل با چشم او از غایت دیوانگی ست عین بی عقلی ست صحبت داشتن با ترک مست
5 میکشد پیش خیال او خیالی نقد جان درخور او نیست امّا هرکه هست و هرچه هست