- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر شب منم فتاده به گرد سرای تو تا روز آه و ناله کنم از برای تو
2 روزی که ذره ذره شود استخوان من باشد هنوز در دل تنگم هوای تو
3 هرگز شب وصال تو روزی نشد مرا ای وای بر کسی که بود مبتلای تو
4 جان را روان برای تو خواهم نثار کرد دستم نمی دهد که نهم سر به پای تو
5 جانا، بیا ببین تو شکسته دلی من عمری گذشته است منم آشنای تو
6 بر حال زار من نظری کن ز روی لطف تو پادشاه حسنی و خسرو گدای تو