1 هر دل که اسیر محنت اوست خوشست هر سه که غبار آن سر کوست خوشست
2 از دوست بناوک غم آزرده مشو خوشباش که هر چه آید از دوست خوشست
1 کوثر کجا و لعل روان بخش او کجا سرچشمه حیات کجا آب جو کجا
2 هر کو نشد لاله جگر خون از آن غزال از وادی محبت او یافت بو کجا
1 دل زنده شوم چون نگرم سیم تنان را جان تازه کند دیدن بت برهمنان را
2 عاشق که در آتش نرود چون زن هندو نامش ننهی مرد که ننگ است زنان را
1 اگرچه خانه خرابی زباده ای ساقی است خراب جام شرابیم تا دمی باقی است
2 ز شوق روی تو خورشید را اشعه نور بصد هزار زبان در حدیث مشتاقی است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به