جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

هر از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2791

غزل 2791 ام از 6329 غزلیات

هر دلی را گر سوی گلزار جانان خاستی

1 هر دلی را گر سوی گلزار جانان خاستی در دل هر خار غم گلزار جان افزاستی

2 گر نه جوشاجوش غیرت کف برون انداختی نقش بند جان آتش رنگ او با ماستی

3 ور نبودی پرده دار برق سوزان ماه را این زمین خاک همچون آسمان درواستی

4 در ره معشوق جان گر پا و پر کار آمدی ذره ذره در طریقش باپر و باپاستی

5 دیده نامحرمان گردیده بودی عشق را خود طناب خیمه‌های جمله بر دریاستی

6 گر نه خون آمیز بودی آب چشم عاشقان بر سر هر آب چشمی نقش آن میناستی

7 روز و شب گر دیده بودی آتش عشق مرا گرم رو بودی زمانه دی ز من فرداستی

8 خاک باشی خواهد آن معشوق ما ور نی از او جای هر عاشق ورای گنبد خضراستی

9 حسن شمس الدین تبریزی برافکندی نقاب گر نه اندر پیش او فراش لا لالاستی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هر دلی را گر سوی گلزار جانان خاستی

شاعر شعر هر دلی را گر سوی گلزار جانان خاستی چه کسی است ؟

شاعر شعر هر دلی را گر سوی گلزار جانان خاستی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر هر دلی را گر سوی گلزار جانان خاستی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر هر دلی را گر سوی گلزار جانان خاستی چیست ؟

قالب شعر هر دلی را گر سوی گلزار جانان خاستی غزل است

مضمون اصلی شعر هر دلی را گر سوی گلزار جانان خاستی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر