هر نفس آواز از جلال الدین محمد مولوی غزل 463

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

هر نفس آواز عشق می‌رسد از چپ و راست

1 هر نفس آواز عشق می‌رسد از چپ و راست ما به فلک می‌رویم عزم تماشا که راست

2 ما به فلک بوده‌ایم یار ملک بوده‌ایم باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست

3 خود ز فلک برتریم وز ملک افزونتریم زین دو چرا نگذریم منزل ما کبریاست

4 گوهر پاک از کجا عالم خاک از کجا بر چه فرود آمدیت بار کنید این چه جاست

5 بخت جوان یار ما دادن جان کار ما قافله سالار ما فخر جهان مصطفاست

6 از مه او مه شکافت دیدن او برنتافت ماه چنان بخت یافت او که کمینه گداست

7 بوی خوش این نسیم از شکن زلف اوست شعشعه این خیال زان رخ چون والضحاست

8 در دل ما درنگر هر دم شق قمر کز نظر آن نظر چشم تو آن سو چراست

9 خلق چو مرغابیان زاده ز دریای جان کی کند این جا مقام مرغ کز آن بحر خاست

10 بلک به دریا دریم جمله در او حاضریم ور نه ز دریای دل موج پیاپی چراست

11 آمد موج الست کشتی قالب ببست باز چو کشتی شکست نوبت وصل و لقاست

عکس نوشته
کامنت
comment