- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جاودان باد دولت سلطان دل او شاد باد و بخت جوان
2 رای او پاک و همتش عالی تیغ او تیز و ملکش آبادان
3 کرده با بخت او قضا بیعت کرده با قَدر او قَدَر پیمان
4 دست او روز بزم گوهر بار تیغ او روز رزم خونافشان
5 هر ندیمش به فرّ افریدون هر غلامش به عدل نوشروان
6 روز بزم است و روزگار نشاط فَروَدین است در مه آبان
7 به چنین روز شاد باشد دل در چنین بزم تازه باشد جان
8 ساقیا رَطل باده بر پیمای مطربا دست بَر سوی دستان
9 ای بزرگان عصر نوش کنید یاد شاهنشه زمین و زمان
10 می روشن به یاد طلعت شاه قوّت خاطرست و قُوت روان
11 پادشاهی که هست گیتی بخش شهریاری که هست شهرستان
12 از جهان کوشش و ازو بخشش وز فلک طاعت و ازو فرمان
13 میزبانان و میهمانان را پیش ازین دیدهاند خلق جهان
14 میزبانی که دید چون سرهنگ میهمانی که دید چون سلطان
15 شادباش ای خدایگان بزرگ حکم تو بر بزرگ و خرد روان
16 همچنین باده نوش و خرم زی مجلس آرای و کام خویش بران
17 تا بپاید فلک تو نیز بپای تا بماند جهان تو نیز بمان