امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

بس که خون جگر از راه از امیرخسرو دهلوی غزل 745

غزل 745 ام از 2198 غزلیات

بس که خون جگر از راه نظر بیرون شد

1 بس که خون جگر از راه نظر بیرون شد دل نمی باید ازین ورطه ره بیرون شد

2 ناوک چشم تو تا خون دلم ریخت ز چشم در میان دل و چشم من آن دم خون شد

3 از تب هجر بمردیم به کنج غم و هیچ کس نپرسید که آن خسته غمگین چون شد

4 تا چو ماه نو ازان مهر جدا افتادم عمر من کم شد و مهر رخ او افزون شد

5 گر نه زنجیر دل از طره خوبان کردند زلف لیلی ز چه رو سلسله مجنون شد

6 یار چون درج عقیقی به تبسم بگشاد چشم خسرو چو صدف پر ز در مکنون شد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بس که خون جگر از راه نظر بیرون شد

شاعر شعر بس که خون جگر از راه نظر بیرون شد چه کسی است ؟

شاعر شعر بس که خون جگر از راه نظر بیرون شد امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر بس که خون جگر از راه نظر بیرون شد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر بس که خون جگر از راه نظر بیرون شد چیست ؟

قالب شعر بس که خون جگر از راه نظر بیرون شد غزل است

مضمون اصلی شعر بس که خون جگر از راه نظر بیرون شد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر