الا یا ساقیا از جلال الدین محمد مولوی غزل 2269

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

الا یا ساقیا انی لظمن و مشتاق

1 الا یا ساقیا انی لظمن و مشتاق ادر کأسا و لا تنکر فان القوم قد ذاقوا

2 اذا ما شئت اسراری ادر کأسا من النار فاسکرنی و سائلنی الی من انت مشتاق

3 اضاء العشق مصباحا فصار اللیل اصباحا و من انواره انشقت علی الاحجار احداق

4 فداء العشق ادوائی و مر العشق حلوائی و انی بین عشاق اسوق حیث ما ساقوا

5 خذ الدنیا و خلینا فدنیا العشق تکفینا لنا فی العشق جنات و بلدان و اسواق

6 و ارواح تلاقینا و ارواح سواقینا و خمر فیه مدرار و کأس العشق رقراق

عکس نوشته
کامنت
comment
پژمان هزپی

با نام خدا وسلام ودرود ...باعنایت به اینکه شعر مذکور الهام بخش حافظ در اول دیوان خود با مطلع "الا یا ایها الساقی ادر کاساً وناولها..." می باشد که برخی مانند محمد سودی بسنوی شارح مشهور حافظ وبه تبع آن شهید مطهری ندانسته این بیت را به یزید نسبت داده اند در حالیکه چنین نیست وبا مطالعه کمی هوشیارانه می شد این انتساب را به مولانای بزرگ مرتبط دانست ودقیقا حافظ از اول این بیت اقتباس کرده وبا تغییراتی به ظاهرآن را زیباتر کرده است...با توجه به این موضوع وعدم یافتن ترجمه این غزل در اینترنت وعدم مراجعه افراد به کتب وکتابخوانی به ناچار بر آن شدم که آن را معنی کنم " تاکه قبول افتد وکه در نظر آید"... 1-هان(آگاه باش) ای ساقی!همانا من به تحقیق تشنه ومشتاق (عاشق) هستم/ پر کن کاسه ای را (ظرف مرا) وانکار مکن (زشت مشمار)[زیراکه]پس همانا گروه (قوم وخویش) [من ، آن (می معرفت وعشق)] را به تحقیق چشیده اند. 2-[ی ساقی] زمانی که خواستی اسرار ورازهایم را [بدانی یا فاش کنی]،ظرف وکاسه ای از آتش [ برایم]پر کن/واز من بیرس که مشتاق که هستی ( عاشق چه کسی شده ای). 3-عشق چراغ {من} را روشن کرد ، پس شب را به صبح تبدیل کرد/واز نورهای او (عشق) ،باغها بر روی سنگها شکافت. 4-سر بها وفدای عشق بیماری ها ودردهای من است ،وتلخی عشق شیرنی وحلوای من است/وهمانا من در بین عاشقان می روم هر جا که آنها رفتند. 5-[ای ساقی] بگیر دنیا را و خالی ورها کن ما را {از آن}، پس دنیای عشق ما را بس است و کفایت می کند/برای ما در عشق باغها وشهر ها وبازارهاست. 6-و روح هایی هستند که مارا دیدارو ملاقات می کنند وروح هایی [هم ] هستند که سراب کنندگان یا سوق دهندگان ماهستند/ وشرابی که در او[عشق] هست پیاپی ومستمر وباران ریز وظرف وکاسه عشق [هم] درخشان وفروزان است

بنر