- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عید نمای عید را ای تو هلال عید من گوش بمال ماه را ای مه ناپدید من
2 بود من و فنای من خشم من و رضای من صدق من و ریای من قفل من و کلید من
3 اصل من و سرشت من مسجد من کنشت من دوزخ من بهشت من تازه من قدید من
4 جور کنی وفا بود درد دهی دوا بود لایق تو کجا بود دیده جان و دید من
5 پیشتر از نهاد جان لطف تو داد داد جان ای همگی مراد جان پس تو بدی مرید من
6 ای مه عید روی تو ای شب قدر موی تو چون برسم بجوی تو پاک شود پلید من
7 جسم چو خانقاه جان فکرتها چو صوفیان حلقه زدند و در میان دل چو ابایزید من
8 دم نزم خمش کنم با همه رو ترش کنم تا که بگوییم تویی حاضر و مستفید من