جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

درآمد از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2514

غزل 2514 ام از 6329 غزلیات

درآمد در میان شهر آدم زفت سیلابی

1 درآمد در میان شهر آدم زفت سیلابی فنا شد چرخ و گردان شد ز نور پاک دولابی

2 نبود آن شهر جز سودا بنی آدم در او شیدا برست از دی و از فردا چو شد بیدار از خوابی

3 چو جوشید آب بادی شد که هر که را بپراند چو کاهش پیش باد تند باسهمی و باتابی

4 چو که‌ها را شکافانید کان‌ها را پدید آرد ببینی لعل اندر لعل می‌تابد چو مهتابی

5 در آن تابش ببینی تو یکی مه روی چینی تو دو دست هجر او پرخون مثال دست قصابی

6 ز بوی خون دست او همه ارواح مست او همه افلاک پست او زهی بالطف وهابی

7 مثال کشتنش باشد چو انگوری که کوبندش که تا فانی شود باقی شود انگور دوشابی

8 اگر چه صد هزار انگور کوبی یک بود جمله چو وا شد جانب توحید جان را این چنین بابی

9 بیاید شمس تبریزی بگیرد دست آن جان را در انگشتش کند خاتم دهد ملکی و اسبابی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر درآمد در میان شهر آدم زفت سیلابی

شاعر شعر درآمد در میان شهر آدم زفت سیلابی چه کسی است ؟

شاعر شعر درآمد در میان شهر آدم زفت سیلابی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر درآمد در میان شهر آدم زفت سیلابی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر درآمد در میان شهر آدم زفت سیلابی چیست ؟

قالب شعر درآمد در میان شهر آدم زفت سیلابی غزل است

مضمون اصلی شعر درآمد در میان شهر آدم زفت سیلابی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر