-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای نفس مشک بیز باد بهاری غالیه بوئی مگر نسیم نگاری
2 بر سر زلفش گذشتهئی که بدینسان نافه گشائی کنی و مشک نثاری
3 جان گرامی فدای خاک رهت باد کز من مسکین قدم دریغ مداری
4 گر گذری باشدت بمنزل آن ماه لطف بود گر پیام من بگذاری
5 گو چه شود گر خلاف قول بد اندیش کام دل ریش این شکسته برآری
6 ای ز سر زلف مشکسای معنبر بر سر آتش نهاده عود قماری
7 چون بزبان قلم حدیث تو رانم آیدم از خامه بوی مشک تتاری
8 غاب اذاغبت فی الصبابة صبری بان اذا بنت فیالعباد قراری
9 من چو برون از تو دستگیر ندارم چون سر زلفم مگر فرو نگذاری
10 زور و زرم با تو چون ز دست نخیزد چاره چه باشد برون ز ناله و زاری
11 هر نفس از شاخسار شوق برآید غلغل خواجو چه جای نغمه ساری