مستی که ذوق رندی و بیچارگی از اهلی شیرازی غزل 255

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

مستی که ذوق رندی و بیچارگی نیافت

1 مستی که ذوق رندی و بیچارگی نیافت مستی نکرد و لذت میخوارگی نیافت

2 آن گل کجا گشاد رخ خویش ای پری کانجا هزار همچو تو نظارگی نیافت

3 راه عدم گرفت دلم کز مقام غم آزادگی جز از ره آوارگی نیافت

4 ای برق گاه گاه وصالت مرا بسوخت خوش آنکه گر نیافت بیکبارگی نیافت

5 اهلی که جان فدای سر دوستان کند کسرا به از سگ تو بغمخوارگی نیافت

6 عاشق که ز طوفان بلا روی نتابد یونس صفتش کشتی نوح از دل ماهی است

7 اهلی نگرد نور دگر هر دم از آن رخ آن رخ مگر آیینه انوار الهی است

عکس نوشته
کامنت
comment