مست آمد آن نگار که از امیرخسرو دهلوی غزل 1681

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

مست آمد آن نگار که ما مست روی او

1 مست آمد آن نگار که ما مست روی او دیوانگیست کار من از جستجوی او

2 با خود برید چشم من از روی مردمی گر آرزو کنید که بینید روی او

3 بر خاک کوی وی دل من دوش گم شده ست یک ره طلب کنید دل از خاک کوی او

4 خواهید تا چو من نشوید از بلای هجر در من نگه کنید و ببینید سوی او

5 گر تلخ پاسخی دهد از خوی تلخ خویش هم بشنوید و تلخ مدانید خوی او

6 گر هیچ نیست، پیش نسیم صبا روید بر خسرو شکسته رسانید بوی او

عکس نوشته
کامنت
comment