-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مست و رند و لاابالی در جهان افتادهایم بر در میخانهٔ خمار سر بنهادهایم
2 جامهای خسروانی خوردهایم اندر الست تا نپنداری که ما امروز مست بادهایم
3 بر در سلطان عشقش چون گدایان سالها بر امید وعدهٔ دیدار او استادهایم
4 ما به بدنامی اگر چه ننگ خلق عالمیم جز به نام صانع بیچون زبان نگشادهایم
5 ساکن میخانهایم و عشق میورزیم فاش فارغ از پیر و مرید وخرقه و سجادهایم
6 نعمت اللهیم و در اقلیم عالم مُهروار بر در و دیوار و بام خاص و عام افتادهایم