1 درودی کز نسیمش مشک تاتار خورد خون همچو دل از طره یار
2 سلامی کز شمیمش بوی رضوان شود سرگشته چون جان بهر جانان
3 پس از عجز از سپاس ایزد پاک بود بر جان شاهنشاه لولاک
4 پس آنگه باد بر یاران جانیش به تخصیص آنکه میگویند ثانیش
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 وه ئه دال نه که م ... وه ئه ودال نه که م تا که ی خوم چون قه یس وه ئه و دال نه که م
2 بازووی ده رویشیم یرخرخال نه که م پوشاکی جه لونگ شاده سمال نه که م
1 اگر مرد کاری در دوست باز است وگر قصه جویی، حکایت دراز است
2 بود کار آزادگان ترک هستی به ابحاث محمود و نقل ایاز است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **