کشان دل تو به سوی گلی از امیرخسرو دهلوی غزل 1973

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

کشان دل تو به سوی گلی و نسترنی

1 کشان دل تو به سوی گلی و نسترنی من و شکسته دلی و هوای سیم تنی

2 گریخت عقل ز سودای عشق بر حق تو چه طاقت آرد زالی نبرد تهمتنی

3 بیار ساقی و در نامه سیاه مبین فرشته را چه غم از پارسایی چو منی

4 هزار جان مقدس در انتظار بسوخت ز تنگنایی گفتار در چنان دهنی

5 بگوی یک سخن و خوش بکش چو فرهادم که نیست جز سخنی خون بهای کوهکنی

6 من از دو کون برافتادم، ار کمند تراست ز خان و مان به در افتاده ای به هر شکنی

7 چو بت پرست شدم، دوزخم به نسیه مگوی به نقد سوز که کم نیستم ز برهمنی

8 تو چاک سینه نبینی، ز چاک جامه مرنج که بس گران نبود در سفر به پیرهنی

9 منال خسرو، اگر عاشقی، ز دوست، ازآنک نیافت کحل وفا چشم هیچ غمزه زنی

عکس نوشته
کامنت
comment