- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بکش تیغ ای ستمگر تا جهانی جان به کف گردد کمان بردار، تا خورشید نارنج هدف گردد
2 از آن رو درج دل در دامن این دشت نگشایم که میترسم گرامیگوهر غمها تلف گردد
3 به همواری نصیحت بیش در دلها اثر دارد ز نرمی قطره باران، در گوش صدف گردد
4 ز فکر این غزل آمد به یادم درگه شاهی که سنگ از فیض خاک درگهش در نجف گردد
5 به ظاهر گرچه پروردم، ز خاک درگهش واعظ دل دیوانهام در بر مجنون جان به کف گردد