از ما مکن کنار از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1282

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

از ما مکن کنار که مائیم در میان

1 از ما مکن کنار که مائیم در میان ما را کنار گیر که آئیم در میان

2 نوری از آن کنار به ما رو نمود باز روشن چو آفتاب نمائیم در میان

3 گر نه مراد اوست که گیریم در کنار با این و آن همیشه چرائیم در میان

4 بسته کمر به خلوت میخانه می رویم آنجا میان خویش گشائیم در میان

5 عشقست جان عاشق و دل زنده ایم ما مائیم حی و عشق نمائیم در میان

6 عاشق کنار دارد و معشوق هم کنار عشقیم و آمدیم که مائیم در میان

7 سید موحدیست که سلطان گدای اوست اندیشه کج مبر که گدائیم در میان

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر