جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

مکن از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2074

غزل 2074 ام از 6329 غزلیات

مکن مکن که روا نیست بی‌گنه کشتن

1 مکن مکن که روا نیست بی‌گنه کشتن مرو مرو که چراغی و دیده روشن

2 چو برگشادی از لطف خویشتن سر خم دماغ ما ز خمار تو است آبستن

3 مبند آن سر خم را چو کیسه مدخل که خانه گردد تاری به بستن روزن

4 چو آدمی به غم آماج تیر را ماند ندارد او جز مستی و بیخودی جوشن

5 دو دست عشق مثال دو دست داوود است که همچو موم همی‌گردد از کفش آهن

6 حدیث عشق هم از عشقباز باید جست که او چو آینه هم ناطق است و هم الکن

7 دلا دو دست برآور سبک به گردن عشق اگر چه دارد او خون خلق در گردن

8 ز خونبها بنترسد که گنج‌ها دارد که مرده زنده شود زان و وارهد ز کفن

9 گرفت خواب گریبان تو بپر سوی غیب بگه ز غیب بیایی کشان کشان دامن

10 که تا تمام غزل را بگویمت فردا که گل پگاه بچینند مردم از گلشن

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مکن مکن که روا نیست بی‌گنه کشتن

شاعر شعر مکن مکن که روا نیست بی‌گنه کشتن چه کسی است ؟

شاعر شعر مکن مکن که روا نیست بی‌گنه کشتن جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر مکن مکن که روا نیست بی‌گنه کشتن در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر مکن مکن که روا نیست بی‌گنه کشتن چیست ؟

قالب شعر مکن مکن که روا نیست بی‌گنه کشتن غزل است

مضمون اصلی شعر مکن مکن که روا نیست بی‌گنه کشتن چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر