- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جایی گذرت، ای بت چالاک، نیفتد کز هر طرفی در جگری چاک نیفتد
2 در عرصه بستان جهان، سرو قباپوش خیزد بسی، اما چو تو چالاک نیفتد
3 گر در ته پای تو نخواهد که کند فرش نور مه و خورشید بر افلاک نیفتد
4 خون ریز ز عشاق و فگن لعل بساطی تا سایه بالای تو بر خاک نیفتد
5 هر بار میا پیش من خسته بیدل تا این دل بدبخت به تاباک نیفتد
6 خواهم که ز سر خیزم و در پای تو افتم جان باز چو من عاشق بی باک نیفتد
7 ای شوخ، مکن لاغ که خوش کرد ترا عشق شعله ز پی لاغ به خاشاک نیفتد
8 رحمت مکن، ار گریه کند عاشق بد چشم کز دیده ناپاک در پاک نیفتد
9 خوش می گذری بی خبر از گریه خسرو هشدار کت آه دل غمناک نیفتد