صورت نبندد ای صنم، بی از عطار نیشابوری غزل 452

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

صورت نبندد ای صنم، بی زلف تو آرام دل

1 صورت نبندد ای صنم، بی زلف تو آرام دل دل فتنه شد بر زلف تو، ای فتنهٔ ایام دل

2 ای جان به مولای تو، دل غرقهٔ دریای تو دیری است تا سودای تو، بگرفت هفت اندام دل

3 تا جان به عشقت بنده شد، زین بندگی تابنده شد تا دل ز نامت زنده شد، پر شد دو عالم نام دل

4 جانا دلم از چشم بد، نه هوش دارد نه خرد تا از شراب عشق خود، پر باده کردی جام دل

5 پیغامت آمد از دلم، کای ماه حل کن مشکلم کی خواهد آمد حاصلم، ای فارغ از پیغام دل

6 از رخ مه گردون تویی، وز لب می گلگون تویی کام دل من چون تویی، هرگز نیابم کام دل

7 ای همگنان را همدمی، شادی من از تو غمی عطار را در هر دمی، جانا تویی آرام دل

عکس نوشته
کامنت
comment