امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

نیاید گر چه هرگز از از امیرخسرو دهلوی غزل 1201

غزل 1201 ام از 2198 غزلیات

نیاید گر چه هرگز از فرامش گشتگان یادش

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8

1 نیاید گر چه هرگز از فرامش گشتگان یادش غلام آن سر زلفم که در هم می کند بادش

2 به مکتب دانشی ناموخت جز آزار مسکینان که داند تا کدامین سنگدل بوده ست استادش

3 اگر چه پاس دلها نازنین من نمی دارد دعای عاشقان هر جا که باشد پاسبان بادش

4 فراموش کردی درد خود مرا از راه مظلومان خدایا کج مکن مویی ز یاریهای بیدادش

5 مرا این آه بیهوده ست پیش آن دل سنگین کزین آتش که من دارم نگردد گرم پولادش

6 رو، ای اشک و روان کن پیش یار لشکری جویی که گرد آلوده خواهد بود آن سوری و شمشادش

7 دلم می شد به نظاره که باد افگند زلفش را نیاید باز، ور خواهد که هم در ره شب افتادش

8 جفای روزگار و جور خوبان خسرو مسکین شد آبستن ز غم، ای کاش که مادر نمی زادش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نیاید گر چه هرگز از فرامش گشتگان یادش

شاعر شعر نیاید گر چه هرگز از فرامش گشتگان یادش چه کسی است ؟

شاعر شعر نیاید گر چه هرگز از فرامش گشتگان یادش امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر نیاید گر چه هرگز از فرامش گشتگان یادش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر نیاید گر چه هرگز از فرامش گشتگان یادش چیست ؟

قالب شعر نیاید گر چه هرگز از فرامش گشتگان یادش غزل است

مضمون اصلی شعر نیاید گر چه هرگز از فرامش گشتگان یادش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.