خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی

عاقل ندهد عاشق دلسوخته از خواجوی کرمانی غزل 363

غزل 363 ام از 1143 غزلیات

عاقل ندهد عاشق دلسوخته را پند

1 عاقل ندهد عاشق دلسوخته را پند سلطان ننهد بنده محنت زده را بند

2 ای یار عزیز انده دوری تو چه دانی من دانم و یعقوب فراق رخ فرزند

3 از دیدهٔ رود آور اگر سیل برانم چون دجلهٔ بغداد شود دامن الوند

4 عیبم مکن ای خواجه که در عالم معنی جهلست خردمندی و دیوانه خردمند

5 تا جان بود از مهر رخش برنکنم دل گر میر نهد بندم و گر پیر دهد پند

6 آن فتنه کدامست که بنیاد جهانی چون پرده ز رخسار برافکند برافکند

7 برمن مفشان دست تعنت که بشمشیر از لعل تو دل برنکنم چون مگس از قند

8 در دیدهٔ من حسرت رخسار تو تا کی در سینهٔ من آتش هجران تو تا چند

9 ناچار چو شد بندهٔ فرمان تو خواجو چون گردن طاعت ننهد پیش خداوند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عاقل ندهد عاشق دلسوخته را پند

شاعر شعر عاقل ندهد عاشق دلسوخته را پند چه کسی است ؟

شاعر شعر عاقل ندهد عاشق دلسوخته را پند خواجوی کرمانی می باشد.

شعر عاقل ندهد عاشق دلسوخته را پند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر عاقل ندهد عاشق دلسوخته را پند چیست ؟

قالب شعر عاقل ندهد عاشق دلسوخته را پند غزل است

مضمون اصلی شعر عاقل ندهد عاشق دلسوخته را پند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر