امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

نترسم از بلا چون دیده از امیرخسرو دهلوی غزل 1239

غزل 1239 ام از 2198 غزلیات

نترسم از بلا چون دیده بر رخساره ای دارم

1 نترسم از بلا چون دیده بر رخساره ای دارم که جان غم کشی بی غیرتی بیکاره ای دارم

2 بخواهم سوخت روزی عاقبت این آشنایان را که هر شب بر سر کویش رهی خونخواره ای دارم

3 نظر در یار مشغول است و جان در بار بربستن تو، ای نظارگی، دانی که من نظاره ای دارم

4 نمی دانم، حکیما، دل کجا شد در جگر خوردن ببینی در غریبستان یکی آواره ای دارم

5 برآمد دودم از جان، چند سوزم زین دل پاره مسلمانان، نه دل دارم که آتش پاره ای دارم

6 چو خاک خفتگان رفتم به رخ، و اکنون که حاصل شد چگونه بر چنان یاری چنین رخساره ای دارم؟

7 ز آه خسروش، یارب نگیری گر چه آن نادان نیارد هیچ گه در دل که من بیچاره ای دارم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نترسم از بلا چون دیده بر رخساره ای دارم

شاعر شعر نترسم از بلا چون دیده بر رخساره ای دارم چه کسی است ؟

شاعر شعر نترسم از بلا چون دیده بر رخساره ای دارم امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر نترسم از بلا چون دیده بر رخساره ای دارم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر نترسم از بلا چون دیده بر رخساره ای دارم چیست ؟

قالب شعر نترسم از بلا چون دیده بر رخساره ای دارم غزل است

مضمون اصلی شعر نترسم از بلا چون دیده بر رخساره ای دارم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی