- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نکوکار مردم نباشد بدش نورزد کسی بد که نیک افتدش
2 شر انگیز هم بر سر شر شود چو کژدم که با خانه کمتر شود
3 اگر نفع کس در نهاد تو نیست چنین گوهر و سنگ خارا یکی است
4 غلط گفتم ای یار شایسته خوی که نفع است در آهن و سنگ و روی
5 چنین آدمی مرده به ننگ را که بر وی فضیلت بود سنگ را
6 نه هر آدمی زاده از دد به است که دد ز آدمی زادهٔ بد به است
7 به است از دد انسان صاحب خرد نه انسان که در مردم افتد چو دد
8 چو انسان نداند به جز خورد و خواب کدامش فضیلت بود بر دواب؟
9 سوار نگون بخت بی راهرو پیاده برد ز او به رفتن گرو
10 کسی دانهٔ نیکمردی نکاشت کز او خرمن کام دل برنداشت
11 نه هرگز شنیدیم در عمر خویش که بدمرد را نیکی آمد به پیش