- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دی بر سرم تاج زری بنهاده است آن دلبرم چندانک سیلی می زنی آن می نیفتد از سرم
2 شاه کله دوز ابد بر فرق من از فرق خود شب پوش عشق خود نهد پاینده باشد لاجرم
3 ور سر نماند با کله من سر شوم جمله چو مه زیرا که بیحقه و صدف رخشانتر آید گوهرم
4 اینک سر و گرز گران می زن برای امتحان ور بشکند این استخوان از عقل و جان مغزینترم
5 آن جوز بیمغزی بود کو پوست بگزیده بود او ذوق کی دیده بود از لوزی پیغامبرم
6 لوزینه پرجوز او پرشکر و پرلوز او شیرین کند حلق و لبم نوری نهد در منظرم
7 چون مغز یابی ای پسر از پوست برداری نظر در کوی عیسی آمدی دیگر نگویی کو خرم
8 ای جان من تا کی گله یک خر تو کم گیر از گله در زفتی فارس نگر نی بارگیر لاغرم
9 زفتی عاشق را بدان از زفتی معشوق او زیرا که کبر عاشقان خیزد ز الله اکبرم
10 ای دردهای آه گو اه اه مگو الله گو از چه مگو از جان گو ای یوسف جان پرورم